من می خرم، پس هستم
درباره فرهنگ مصرف گرایی در جامعه ایران



آیا تا کنون برایتان پیش آمده است که با دیدن تبلیغ یک محصول به خرید آن ترغیب شوید؟ چند بار بواسطه پیشنهادهای وسوسه انگیز بلاگرها در شبکه های اجتماعی، اقدام به خرید کردهاید؟ آیا هنگام خرید و یا ثبت سفارش به نیاز خود فکر کردهاید؟ تاثیر رسانه های اجتماعی بر سبک زندگی، بر کسی پوشیده نیست.
به ویژه در سالهای اخیر با گسترش روزافزون شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام و فراگیر شدن آن میان اقشار مختلف جامعه، سبک زندگی و الگوهای مصرف دچار تغییراتی شده است. همه ما با صفحاتی مواجه شدهایم که مدام کالاها و خدمات گوناگونی را تبلیغ می کنند.
کالاهایی که شاید به آن ها نیازی نداشته باشیم اما تحت تاثیر تبلیغات مداوم به خرید کردن وسوسه شویم. عمدتا بلاگرها و اینفلوئنسرها این تبلیغات را انجام می دهند. آن ها هر روز با تبلیغ مدل های مختلفی از کیف، کفش و لباس گرفته تا کافه، رستوران، سالن های زیبایی و … مردم را به خرید بیشتر ترغیب می کنند. به این بهانه در نوشتار حاضر به بررسی فرهنگ مصرف گرایی در جامعه ایران می پردازیم.
مصرف گرایی چیست؟
زمانی که استعدادها و توانایی ها نادیده گرفته می شوند و ارزش افراد بر اساس داشته هایشان تعیین می گردد، مصرف گرایی متولد می شود. اگر شما هم جزو آن دسته از افرادی هستید که زود به زود از وسایل خود دلزده می شوید، از یک وسیله مدلهای مختلفی دارید و از آن ها استفاده نمیکنید، مشتاق به عوض کردن لوازمی هستید که قابل استفادهاند و یا لباسی را یکبار بیشتر نمی پوشید، شما مصرف گرا هستید.[1]
مصرفگراها بی درنگ و بی توجه به نیازهای خود و یا فرآیند تولید و ساخت یک محصول و منابع استفاده شده، اقدام به خرید می کنند. نظام سرمایه داری جامعه را به مصرف بیشتر و بیشتر تشویق می کند و حالا شبکه های اجتماعی بستر مناسبی برای تحقق اهداف آن به شمار میآیند. بدین ترتیب با تغیر نیاز مخاطب و با اثرگذاری بیشتر بر طبقه متوسط جامعه، سعی دارد او را در رقابت با قشر مرفه قرار داده و با ایجاد حس رقابت و نیاز کاذب، او را به سمت خرید و مصرف هرچه بیشتر سوق دهد
اما علاوه بر آن، مصرف گرایی به خصوص در میان ما ایرانیان، ریشه در مسائل فرهنگی نیز دارد. چشم و هم چشمی، تجمل گرایی، اینکه در خرید محصولات جدید از دیگری عقب نمانیم و باور اشتباه به اینکه بیشتر داشتن موجب کیفیت بالاتر زندگی و آرامش می شود، همه و همه به مصرف هرچه بیشتر دامن می زند. زیاده خواهی انسان و ولع بیش از اندازه برای مصرف نه تنها موجب اتلاف وقت و هزینه میشود بلکه تاثیرات مخربی بر محیط زیست دارد که اولین پیامد آن تولید زباله است.
پیامدهای مصرف گرایی
آمارها نشان می دهد در ایران سالیانه حدود 18 میلیون تن زباله تولید میشود که این رقم بیش از میانگین جهانی است.[2] هر چنـد آمار دقیقی در خصوص مصرف گرایی در دسترس نیست، اما برخـی آمارهـا نشـان مـی دهـد کـه بالاترین مصرف سرانه نوشابه در جهان از آن ایرانیان است. مصرف سرانه روغـن در ایـران 21 کیلوگرم و بیشتر از حد استاندارد جهانی است.
مصرف سرانه نان در ایـران حـدود 160کیلوگرم است، در حالی که مصرف سالانه نان در کشورهایی همچون فرانسه 56 کیلوگرم و آلمان 70 کیلوگرم است.[3] میزان مصرف آب در بخش کشاورزی، ۹۲ درصد کل منابع آب کشور است و در بخش خانگی، بر اساس آمارها هر ایرانی ۲ برابر میانگین مصرف جهانی آب مصرف میکند. میزان سرانه آب تجدیدپذیر ساﻻنه کشور از میزان حدود ۱۳۰۰۰ متر مکعب به ازای هر نفر در سال ۱۳۰۰، به حدود ۱۴۰۰ مترمکعب به ازای هر نفر در سال ۱۳۹۳، تقلیل یافته و در صورت ادامه این روند، وضعیت در آینده به مراتب حادتر خواهد شد.[4]

هدف از تقبیح مصرف گرایی، تشویق به زندگی درویش مابانه نیست. مسلما اختراع ابزار و وسایل جدید به راحتی زندگی انسان و پیشرفت او کمک زیادی کرده است. انسان مدرن برای آسایش و رفاه خود همواره در پی حل مسئله بوده و با تولیدات خود سعی در بهبود کیفیت زندگی داشته است. اما باید در نظر داشته باشیم مانند دارویی که علاوه بر بهبود بیماری عوارضی نیز در پی دارد، تولید و بهره برداری بیش از حد و بدون توجه به منابع طبیعی، که سرمایه های ملی محسوب شده و آیندگان نیز در آن سهیم اند، به مخاطره نیفتد.
مسئله مصرف و اصلاح الگوهای آن تا حدی اهمیت دارد که سال 1387 را سال اصلاح الگوی مصرف نامیده شد. اما آیا نام گذاری به تنهایی کافی است؟ تا کنون چه سیاست هایی برای این موضوع اعمال شده است؟ مسئولان فرهنگی چه اندازه در این باره تلاش کرده اند؟
در حال حاضر با توجه به شرایط اقتصادی کشور، لزوم توجه به این موضوع بیش از پیش احساس می شود، شاید وضع بد اقتصادی و روند صعودی افزایش قیمت محصولات عده ای را ناچار به اصلاح برخی عادات یا هزینه های اضافی کرده باشد، اما برای داشتن محیط زیست پایدار و اقتصاد مولد، لازم است این موضوع کاملا ریشه ای بررسی و در افکار عمومی نهادینه شود. بنظر می رسد اصلاح الگوهای رفتاری برای کاهش مصرف گرایی مانند خیلی از مسائل فرهنگی دیگر، علاوه بر فرهنگ سازی نیازمند آموزش است. شبکه های اجتماعی همانطور که می توانند موجب ترویج این امر شوند می توانند در بهبود شرایط موجود نیز موثر باشند.
پانویس ها
[1]– مصرف گرا کیست www.projbank.ir
[2]– در ایران هر سال چند تن زباله تولید میشود؟+ نمودارها www.mardomsalari.ir
[3]– فصلنامه راهبرد اجتماعی و فرهنگی، سال اول، شماره دوم، بهار 1391، صفحه 44
[4]– میزان مصرف آب در ایران دو برابر مصرف جهانی است www.yjc.ir