بازسازی هویت ایرانی
درباره هویت ایرانی در قرن19 و 20 میلادی



زمانی که جامعه پیش از مدرن ایرانی با عصر مدرن ملیگرایی مواجه شد، سعی داشت تا هویت ملی جدیدی بر پایه پیوندهای قومی و ارضی از قبل موجود، خاطرات تاریخی و یادبودهای رویدادهای تاریخی، ایجاد کند. در این رویارویی با جهان بیرونی، ادیبان روشنفکر فارسی- که پیشینیان آن ها به ایجاد و تغییر اندیشه هویت ملی از اواخر دوره ساسانیان کمک کرده بودند.
با گسترش مخاطبان هوشمند و فکور (افراد تحصیل کردهای که مصرفکنندهی این مفاهیم هستند) اقدام به پرورش مجموعه مهم و تاثیرگذاری از روشنفکران کردند. این روشنفکران، مفاهیم مدرنی چون ملیگرایی و هویت ملی- ایرانی مبتنی بر میراث فرهنگی غنی و بسیار قدیمی ایرانی را ترویج دادند. چاپ مکرر کتاب تاثیرگذار “المعجم فی آثار ملوک العجم”، نوشته شرفالدین فضلالله حسینى قزوینى درباره تاریخ پادشاهان باستانی ایران، مثال بارزی است از خاطرات تاریخی از قبل موجود این مرز و بوم که به ساخت اندیشههای مدرن ملت و ملیگرایی کمک شایانی کرده است.
این کتاب در قرن 14 از روی 50 نسخه خطی بازمانده، نوشته شده است و بین سالهای 1831 و 1891 هفت بار در تبریز و سه بار در اوایل قرن 20 در تهران و اصفهان تجدید چاپ شده است. این کتاب یکی از کتابهایی بود که بیشترین تکرار چاپ را در بین معدود کتابهای محبوب این دوره داشت.
در حقیقت اندیشههای جدید ملت و ملیگرایی در این دوره از طریق ادیبانی که ارتباطات سیاسی، تجاری، و فرهنگی با غرب داشتند، بازسازی و منتشر شد. اندیشههای محبوب آزادیخواهی و ملیگرایی در دوران جنبش مشروطیت شکوفا شد و بعدها در دوران پهلوی مورد پشتیبانی دستگاه قدرت قرار گرفت. این نوشتار ضمن بررسی مختصر ظهور واژگان ملی در ادبیات فارسی، دوره رشد و بازیابی هویت ایرانی را در قرنهای نوزدهم و بیستم بررسی خواهد کرد.
پیدایش واژگان ملی ایران
اصطلاح “ملی” یعنی گروهی از مردم که بوسیله محل تولد یا نژاد به یکدیگر مرتبط هستند. این اصطلاح در کاربرد مدرن خود در زبانهای اروپایی متعددی مشخصا در قرون هجدهم و نوزدهم، پدید آمده است. در قرن 19 اصطلاح ملت در زبان فارسی رواج یافت. اصطلاح ملت تا آن زمان برای دلالت بر جوامع مذهبی و به طور ویژه پیروان مومن به کتب مقدس استفاده شده است.[1]
مفهوم مدرن “ملت” از مفهوم جامعه دینی آن، در دو مرحله سرچشمه گرفته است: برای اولین بار با اضافه کردن “ایران” به مفهوم سنتی جامعه مذهبی مسلمان یا ملت مسلمان، مفهوم “ملت مسلمان ایران” ساخته شد تا مؤلفه ایرانی جامعه دینی را نشان دهد (ملت مسلمان ایرانی). بنابراین به سرعت این مفهوم به سادگی با تحت شعاع قراردادن عنوان مذهب، به “ملت ایران” تبدیل شد.
با این وجود همچنان این اصطلاح با دو معنای ضمنی مختلف استفاده میشود: نخست، خوانش سنتی با معنای ضمنی مذهبی و دوم، خوانش مدرن یا صرفا معنای ضمنی ملی. این امر ممکن است در واکنش “فتحعلی آخوندزاده” از روشنفکران بنام عصر مشروطه، به اسم و نماد روزنامهی ملت ایران[2] دیده شود. این روزنامه در سالهای 70-1866 منتشر میشد.
نماد روزنامه تصویری از مسجد شاه تهران را به عنوان سَمبل انتقال مفهوم “ملت مسلمان ایرانی” نشان میدهد. آخوندزاده در نقدی طنزآمیز از این نماد استدلال میکند که اگر نام روزنامه به ملت ایران اشاره میکند، سمبل انتخاب شده از مسجد منحصرا به ایرانیان اشاره نمیکند بلکه متعلق به همه اقوام مسلمان است.
او بیان کرد: “در دوره قبل از اسلام بناهای پادشاهان ایرانی سمبل اقوام ایرانی بود، مانند، تخت جمشید، اسطخر[3] و در دوره اسلامی بناهای دوره صفویان بود که ایران را با مذهب شیعه به عنوان دولت مذهبی یکپارچه کرد. همچنین در همین دوره تعدادی اصطلاح دیگر که با مفاهیم ملت مرتبط بود به واژهنامه سیاسی عصر وارد شد.

به طور مثال، ملیت، وحدت ملی (یکپارچگی ملی)، ملی، ملیگرایی، هویت ملی. با این حال، باید در نظر داشت که مفاهیم پیشین عباراتی چون “ملت ایران”، تنها حامل معنای ضمنی مذهب پیش از دوران مدرن نبودند، بلکه به اقوام ایرانی نیز اشاره میکردند از جمله ایرانی، پارسی، اهالی ایران. اصطلاحات قدیمی وطن یا میهن، که در دوران مدرن در معنای “سرزمین ملی” (سرزمین مادری یا سرزمین پدری) رواج پیدا کردند، در ادبیات کلاسیک فارسی برای اشاره به محل تولد و سکونت شخص استفاده میشد.
محل تولد و سکونت شخص نماد عشق، تحسین و فداکاری بود. ایرانیان اغلب به گفتههایی اشاره میکنند که به پیامبر منتسب است؛ حب الوطن من الایمان که می توان آن را اینگونه ترجمه کرد: “عشق به وطن نشانه ایمان است.” با این حال اصطلاحات وطن و میهن در دوران مدرن رواج یافت که معنی “میهنپرستی” (حب الوطن، میهنپرستی، یا وطن پرستی) یا عشق و وفاداری به میهن و ملت-دولت را منتقل میکند.
در ادبیات کلاسیک ایرانی، سنت حب الوطن من الایمان غالبا به منظور عشق به “سرزمین ملی” و اقوام ایرانی است. حتی مفهوم عرفانی و خداباوری به عنوان عشق برای “سرزمین ملی” تفسیر شده است. در حقیقت خداباوری به معنای عشق به “پادشاهی آسمان” است.
توجه به این نکته قابل توجه است که حدیث حب الوطن در موارد کمی در اواخر دوره صفویان (احتمالا برای اولین بار) از معنای محلی خود (محل تولد یا سکونت) فراتر رفت و به کل کشور ایران گسترش یافت. به نظر می رسد در دوران مدرن تلاش برای تغییر کاربرد وطن از “محل تولد” به “سرزمین ملی” در سال 1876 صورت گرفته باشد.
زمانی که روزنامه دو زبانه وطن از 5 فوریه شروع به انتشار به دو زبان فارسی و فرانسه کرد. مقاله اصلی با توضیح عنوان روزنامه میگوید: “ما از این رو کلمه وطن را برای عنوان مقاله انتخاب کردیم که میهنپرستی بالاترین فضلیت است اما در ایران به معنای عشق به محل تولد است در حالی که کاربرد جامع آن معنی عشق برای پادشاه، احترام به قوانین و نهادهای ملت و اطاعت از قوانین حکومتی را منتقل میکند.”
منابع
1- اهل کتاب: مسلمانان، یهودیان، مسیحیان و زرتشیان
2- عنوان کامل روزنامه Ruz-nāma-ye mellat-e saniya-ye Irān
2- شهری باستانی در مرودشت استان فارس