هویت ملی و خیزیش اجتماعی
درباره هویت ملی و جنبشهای اصلاحطلبانه در ایران عصر قاجار قسمت اول

کمتر کسی از اهالی ایران است که میر غضبی نداند یا ستم و تعدّی نداند و ظلم و بی انصافی نپرورد و تمامِ سکنه آن ویران و خرابه از طبقه حکماء و وزراء گرفته تا حمّال و بقّال همه سمتگر و بی مروّت و همه خونخوار و بی مرحمت و همه فریاد دارند که چرا ما میر غضب باشی نیستیم و همه میخواهند ظالم منفرد و حاکمِ مستبد و جلّادباشی باشند.
میرزا آقاخان کرمانی
ترجمه و تلخیص: زهرا ناگهی
جنبش اصلاحات در ایران عصر قاجار در ترویج باورهای جدید درباره ملت و سرزمین ملی، نقشی اساسی داشت. روشنفکران این جنبش قویا به هدایت حکومت سنتی به سمت مدرنیته (یا همان تجدد)، بکارگیری فناوری روز و ساختارهای سیاسی مدرن به منظور افزایش توانمندی ایران برای مقابله با هجوم همه جانبه غربیها، تاکید میکردند.
سلطنت عباس میرزا و وزیر اطلاحطلب او، ابوالقاسم قائم مقام فراهانی، در دهههای ابتدایی قرن نوزدهم آغاز شد. جنبش اصلاحطلبانه در دوره امیرکبیر نیز در طی سال های 52-1848 سربرآورد. امیرکبیر به دلیل مسافرت به روسیه و امپراطوری عثمانی، با مدرنیته آشنا بود و از اصطلاحات جدیدی مانند “غیرت ملت و سرزمین مادری” و “میهنپرستی” استفاده میکرد.
او در وهله نخست در مورد توسعه زیرساختهای حکومتی برای پاسداری از تمامیت ارضی و خودمختاری ایران نگران بود. به تعبیر فریدون آدمیت:”ما او را نماد میهنپرستی در برابر نفوذ استعماری سیاست و اقتصاد اروپا میدانیم.”
به غیر از شخصیت هایی چون قائم مقام و امیرکبیر، دولتمردانی چون میرزاحسین خان سپهسالار اندیشههای ملیگرایی، مشروطهگرایی و پیشرفت را به تفصیل شرح دادند. سپهسالار به عنوان نماینده ایران در بمبئی، تفلیس، استانبول و البته وزیر اعظم در دوران قاجار خدمت کرده بود.
سپهسالار و دستیاران نزدیکش چون ملکم خان ناظمالدوله، یوسف خان مستشارالدوله و مجدالملک سینکی، طرفدار شکلگیری نهادهای سیاسی مدرن و اندیشه ملیگرایی بودند زیرا این موارد را پیشنیازی برای پیشرفت کشور می دانستند.
سپهسالار از نخستین افرادی بود که در زمان صحبت درباره پایه و اساس ملیگرایی، از اصطلاح ملیت برای اشاره به مفهوم ملیت[1] و ملیگرایی استفاده کرد. به نظر می رسد برای نخستین بار امپراطوری فرانسه درباره پایه و اساس ملیگرایی صحبت به میان آورده است. آن ها معتقد بودند هر کشوری باید بوسیله مردم خودش اداره شود. در حقیقت اندیشه مدرنیته یا تجددخواهی در جستجوی حاکمیت ملت و تغییر وضعیت ساکنان از رعیت به شهروند بود.
مدارس مدرن و چاپ فشاری
آموزش مدرن و چاپ فشاری در دهههای پایانی قرن نوزدهم ارایه شد. گفته می شود که گسترش اندیشههای جدید چون ملیگرایی در غرب و همچنین در آسیا و آفریقا، محصول جانبی رشد و توسعه چاپ فشاری و گسترش مدارس مدرن بود. در نتیجه، هزاران ایرانی درباره اندیشه و نهادهای سیاسی مدرن آگاهی پیدا کردند.
معرفی آموزش غربی در ایران بوسیله مدارس میسیونری و مهمتر از آن تاسیس دارالفنون در سال 1230خ و دانشکده علوم سیاسی (مدارس علوم سیاسی) در سال 1278خ به طور قابل توجهی به انتشار اندیشههای جدید سیاسی و ملیگرایی در میان روشنفکران نوظهور کمک کردند. تاسیس چاپخانهها در تبریز، تهران، اصفهان و دیگر شهرهای بزرگ منجر به انتشار تعداد کثیری کتاب و روزنامه شد.
تقریبا نیمی از این کتابها به ایران قبل از اسلام، از جمله کتب تاثیرگذاری در زمینه تاریخ ساسانیان، ریشههای اشکانی قاجارها، شاهنامه فردوسی، جنبش نئوزرتشتی و اخلاق فارسی (جاویدان خرد) اختصاص داشت. علاوه بر این، واردات کتابهای فارسی منتشر شده در هند و تعدادی روزنامه منتشر شده در کلکته، استانبول، قاهره، لندن و پاریس به انتشار بیشتر اندیشههای سیاسی مهم و اساسی و ایدئولوژی ملیگرایی در میان روشنفکران ایرانی کمک کرده بود.
ملیگرایی رمانتیک
برای نخستین طرفداران ملیگرایی در ایران، تلاش برای بازنمایی شکوه هویت و تاریخ ملی ایران کاملا طبیعی بود. این باور وجود دارد که پیوستگی در تاریخ ایران از گذشتههای خیلی دور تا زمانهای جدید همراه با دیدگاه رمانتیک نسبت به دوران طلایی قبل از اسلام، عمومیت دارد.
میرزا فتحعلی آخوندزاده، جلالالدین میرزا قاجار و میرزا آقاخان کرمانی، از روشنفکران پیشگام در زمینه ملیگرایی رمانتیک بودند. آن ها عمدتا در حیطه فرهنگسازی و عشق به سرزمین ملی (حب وطن) به عنوان نیاز معنوی مردم، کار میکردند. موضوع تکراری در کارهای آن ها بیزاری ایشان از فتح ایران بوسیله اعراب و مقایسه و تقابل شرایط اسفبار کشور با تاریخ باشکوه پیش از اسلام بود.
آن ها در جستجوی علل اصلی نزول ملت ایران، خودکامگی، فساد و ناتوانی اعضای طبقه حاکم را مقصر دانستند. این دست از روشنفکران خواستار پاک کردن زبان فارسی از کلمات عربی و پذیرش تمدن غربی بودند تا بدین وسیله از گذشته اسلامی بیگانه رها شوند. در حقیقت پاک سازی زبان فارسی را اصلیترین نیاز برای پیشرفت میدانستند.
جلال الدین میرزا شاهزاده قاجار، شروع به بازسازی تاریخ ملی ایرانی در کتاب پادشاهان به نام “نمای خسروان” کرد. این کتاب اولین کتاب برای دارالفنون بود که عاری از هرگونه کلمه عربی است. میرزا آقاخان کرمانی در بیان تاریخ ملی ایران از جلالالدین میرزا پیروی کرد.
“آینه سکندری” از آثار کرمانی است که تاریخ ایران از گذشته اساطیری تا دوره قاجار را شامل می شود. او در این کتاب گذشته پرافتخار ایران را با وضع موجود مقایسه میکند. به هر روی نمی توان انکار کرد که گسترش ملیگرایی رمانتیک این شخصیتهای روشنفکر و البته اندیشههای ملیگرایانه وزیران اصلاحطلبی چون قائم مقام و امیرکبیر، به شکل قابل توجهی در تهییج فکری و جهتگیری ایدئولوژی انقلاب مشروطه، تاثیر داشته است.
پانویس
[1]– مقصود استفاده از اصطلاح فارسی ملیت به جای کلمه انگلیسی Nationality است