نوروز در گذر زمان
درباره جشن نوروز (قسمت سوم)



در دو قسمت پیشین نوروز در گذر زمان به پیشینه ی این جشن باستانی در تاریخ ایران پس از اسلام اشاره کردیم. در قسمت سوم و پایانی به آداب و رسوم آیین نوروز در دوره جمهوری اسلامی خواهیم پرداخت.
نوروز پس از انقلاب اسلامی
نوروز تنها و مهمترین جشنواره ملی ایرانیانی است که آن را با اشتیاق و شکوه فراوان جشن میگیرند. در پی وقوع انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹، از سوی برخی از مقامات رسمی بانفوذ، تلاشهایی در راستای فروکاستن اشتیاق عمومی برای نوروز صورت گرفت و تنش قابلمشاهدهای بین جناحهای مختلف بر سر میزان آزادی و دامنه مجاز برای ابراز شادی و پایکوبی در انظار عموم و نمایش احساسات ناسیونالیستی در طی نوروز وجود داشت.
اما این رویکرد سختگیرانه و ایدئولوژیک خیلی زود تعدیل شد: تا حدی به دلیل جنگ عراق-ایران و احساساتی که برانگیخت و تا حدی به دلیل سیاست کلی رهبران جمهوری اسلامی در دوران پس از درگذشت رهبر انقلاب در ارائه تصویری از نظام که هم مذهبی بوده و هم به لحاظ فرهنگی مفتخر از میراث باستانیاش.
به این ترتیب، سرنوشت این جشنواره ملی نیز همانند پذیرش نماد «ایرانی» دیگری به نام «شاهنامه» شد، که تنها برای مدت کوتاهی متحمل افول جزئی شده بود. علاوه بر این، همانطور که قبلاً ذکر شد، مقامات مذهبی امروز ایران مجموعهای معتبر در محدوده گفتمان مذهبی، از صفویان گرفته تا به امروز، در دست دارند که نوروز را به آموزههای شیعی و روایات پیوند میدهد.
در حال حاضر، در ایام نوروز، دفاتر دولتی به مدت پنج روز و موسسات آموزشی به مدت سیزده روز تعطیل میشوند. خانهها تمیز شده و لباسهای نو خریداری میشوند. دو هفته قبل از نوروز، گندم (یا جو، یا هر دو و گاهی اوقات عدس یا بذرهای دیگر) در ظروف سفالین یا در کیسهای از جنس پارچه نازک که دور ظرفی گِلی پیچیده شده، رشد داده میشوند.
در مناطق روستایی نوروزخوانان، که گروهی متشکل از پسران، جوانان و حتی بزرگسالان هستند، در شبهای پیش از نوروز دوره چرخیده و جلوی درهای خانهها توقف میکنند؛ آن ها در ستایش نوروز آوازهایی خوانده، طبل (تمبک) و دایرهزنگی نواخته و هدایایی به صورت کالا یا پول دریافت میکنند. امروزه در شهرها، به ویژه در تهران، حاجی فیروز مراسم نوروزخوانی را اجرا میکند.
در مناطق روستایی، بسیاری از مردم همچنان با جمعآوری آب باران برای سفره هفت سینشان و با برافروختن آتش در پشت بامها، در کوچهها و یا در حیاطها به استقبال نوروز میروند. در شهرها این آیین در عصر آخرین چهارشنبه سال، در قالب مراسمی مفصل و با برافروختن هفت یا نه هیمه آتش و پریدن از سر آن ها، در حال خواندن قطعه شعری ساده، برگزار میشود.[1]
تا همین اواخر، از چند روز پیش از نوروز، طاقهای چوبی در تقاطع خیابانها، بازارها و مغازهها برپا شده و با فرش، پردههای منقش دیواری، عکس، آینه، گلها و گیاهان متنوع تزئین میشدند. امروزه، میوه، شیرینی و تخممرغهای رنگی در ظروف گذاشته شده و در کنار کوزههای گلاب و آب خالص قرار میگیرند. افراد از هر طبقه و باوری به خیابان رفته و مشغول خرید مقادیر زیادی شیرینی، میوه و آجیل میشوند.
شیرینیها، مهمتر از همه سوهان، سمنو و شیرینیهای کوچکی که با آرد نخود یا برنج درست شدهاند، در خانه پخته شده یا از شیرینیفروشیها تهیه میشوند. قبلاً محبوبترین میوهها، سیب، پرتقال ترش، لیمو، به، انگور و انار بودند، اما امروزه انواع پرتقال، گلابی، و حتی موز و غیره، متداول هستند.
آجیل شامل پسته، مغز بادام، گردو و نخود بوداده میشود که با تخمه خربزه، برگه زردآلو، کشمش و توت خشک مخلوط میشوند. میوه، شیرینی و آجیل، همراه با کاسههای آب (که یکی از آن ها حاوی ماهی قرمز است) و شیر، چند شمع و تخممرغهای رنگی، یک آینه، سبزه، چند پر سیر، سبزیجات (ترخون، ترهفرنگی، پیازچه، ریحان و غیره)، چند عدد سکه نو، یک جلد قرآن (یا سایر کتب مقدس، بسته به اعتقادات خانواده)، کمی پنیر و یک ظرف سمنو، در سفره هفت سین قرار میگیرند. کارتهای تبریک مختلف، با نوشتههای متنوع، برای خانواده و دوستان ارسال میشوند.

نگاهی به رسوم نوروز
خانوادههای عزادار نوروز را جشن نمیگیرند. بسیاری هنوز بر این باورند که روح خویشاوندانشان در شب نوروز به خانه میآیند، در نتیجه خانهها را تمیز کرده و غذا یا رنگینک (نوعی شیرینی با خرمای بیهسته) یا حلوا (خوراکی شیرین که با آرد برنج، شکر، و زعفران درست میشود) میپزند و به عنوان خیراتی برای یادبود اجداد وفاتیافتهشان (در خیابان یا گورستان) پخش میکنند.[2] همچنین، هنوز هم باوری عمومی وجود دارد مبنی بر این که در صبح نوروز میبایست کودک یا بزرگسالی خوشقیافه درب منزل را بزند و وقتی از او پرسیده میشود «کیستی؟» و «چه آوردهای؟» پاسخ دهد: «من بخت هستم و سلامت و بهروزی به ارمغان میآورم.»[3]
در شب نوروز انواع خاصی نان پخته میشود و خوراکی خاص (معمولاً سبزیپلو با ماهی) تناول میشود. در همین حال گروههایی با شادی، آوازهخوان و رقصان و در حال نواختن موسیقی دوره میگردند و معمولاً هدایایی از خانوادههای ساکن محله دریافت میکنند. لحظه دقیق «تحویل سال» از پیش اعلام میشود.
خانوادهها از پیش از تحویل سال، دور هفت سین جمع میشوند؛ بسیاری در این لحظه از سر حسن نیت برای همه دعا میکنند. به محض این که سال «تحویل میشود»، فرزندان و عروسها و دامادهای خانواده بلند شده و دست پدر و مادر (یا سایر بزرگترهای حاضر) را میبوسند و به آن ها تهنیت میگویند.
متقابلاً، بوسهای بر گونه (برای مردان) و پیشانی (برای زنان) نیز نصیب خودشان میشود و عیدی میگیرند[4] و سپس اعضای جوانتر خانواده نیز به همین منوال به خواهر و برادر بزرگترشان، یا اعضای نسبی خانوادهشان، نوروز را تبریک میگویند. سپس به کسانی که حضور دارند مقداری شیرینی و آجیل رنگی تعارف میشود و آب نوشیده میشود تا سلامتی و شادمانی به ارمغان آورد.
شمعها را خاموش نمیکنند (قطعاً نه با فوت کردن) بلکه میگذارند خودشان بسوزند. بلافاصله پس از تحویل سال (یا، اگر سال در طول شب تحویل شده باشد، صبح روز بعد) خویشاوندان، خدمتکاران خانه، دوستان و آشنایان به دیدار یکدیگر میروند، به همان منوال که گفته شد به یکدیگر تبریک میگویند، با گلاب مورد استقبال قرار میگیرند و از شیرینیها و سایر خوراکیهای لذیذ میل میکنند.
خانوادههای عزادار معمولاً بر سر مزار عزیزانشان میروند، دعا میکنند و بعد به خانه باز میگردند. پس از آن ریشسفیدها و برجستگان جامعه و قوم و خیش به دیدار آن ها میروند اما بدون این که مراسم عادی نوروز را به جا بیاورند؛ تنها برایشان آرزوی سلامتی و طول عمر کرده و دعا میکنند که دیگر غمی نبینند.
بچهها به طور ویژهای نوروز را دوست دارند. آن ها در ایام نوروز کاری ندارند، به مدرسه نمیروند و محدودیتی در بازی ندارند؛ بلکه لباسهای نو میپوشند، عیدی میگیرند و بازیهای مختلف میکنند. روزهای بعدی به دیدار دوستان، رفتن به پیکنیک و این روزها بیش از پیش، سفر به شهرها و کشورهای دیگر میگذرد. مکانهای محبوبتر برای گشتوگذارهای نوروزی عبارتند از تخت جمشید، اصفهان، مشهد و دیگر شهرها و اماکن تاریخی و همچنین مکانهای مقدس و زیارتگاهها و یا تفرج گاههای حاشیه دریای کاسپین و خلیج فارس برای افراد ثروتمندتر.
روز سیزدهم «روز بیرون رفتن» است، همه خانوادهها از خانه بیرون میزنند، سبزههایشان را در طبیعت رها میکنند (و آرزو میکنند که اتفاقات ناگوار نیز همراه سبزهها دفع شوند)، جایی نزدیک یک پارک، باغ یا کنار رودی طویل مییابند، فرشی روی زمین میاندازند و با بازی شطرنج، تختهنرد، ورق، الک دولک و غیره، با آواز خواندن، رقصیدن، گپوگفتهای شادمانه و گوش دادن به موسیقی از روزشان لذت میبرند. در این روز غذاهای مفصل پخته میشود و مقدار زیادی میوه، آجیل، نوشیدنی و شیرینی خورده میشود و شب پس از این خداحافظی مبسوط از نوروز با خوشحالی به خانههایشان باز میگردند.
پانویس ها
[1]– زردی من از تو، سرخی تو از من
[2]– هنری، صص ۵۸-۶۳ با ادبیات؛ مقایسه کنید با فقیری، ۱۹۷۱، در سنت فروردینگان
[3]– اینُسْترانتسِف، صص ۱۰۰-۱۰، مترجم کاظمزاده، صص ۱۰۷-۸؛ مقایسه کنید با هُنری، صص ۵۳، ۹۷، ۱۴۱-۴۲
[4]– معمولاً اسکناس تازه، و در بعضی مواقع سکههای طلا یا نقره
Save