اقتصاد و کارآفرینی
باور به ساختن
درباره ی ویژگی های شخصیتی یک کارآفرین با نگاهی به زندگی سعیده قدس (بنیانگذار محک)

خیلی وقت ها مثلا فکر می کنیم همین که روی پول کارگری که به خانه مان آمده مبلغی بگذاریم یا لباس نوی را به او بدهیم دیگر سهم مان را به دنیا پرداخته ایم اما واقعا کار اساسی این نیست. در واقع بیشتر این کارها را برای ارضای نفس خودمان انجام می دهیم تا برای کمک به دیگران.
سعیده قدس بنیانگذار محک که آلبوم خانوادگی اش پر از لبخند کودکان سرطانی ست www.khabaronline.ir
واژه کارآفرینی (Entrepreneurship) از واژه فرانسوی Entreprendre به معنای “متعهد شدن” ریشه گرفته اسـت. بنابـر تعریف واژه نامه دانشگـاهی وبستر، کارآفرین کسی است که متعهد می شود مخاطره هـای یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی، اداره و تقبل کند. ژوزف شومپیتر اقتصاددان شهیر اتریشی، در سال های ۱۹۳۰ تا ۱۹۴۰ مطالعات گستردهای در زمینه کارآفرینی انجام داد.
وی در تعریفی از کارآفرینی می گوید: عصاره کارآفرینی در درک و بهره برداری از فرصت ها است. بر همین اساس در نوشتار پیش رو با اشاره به ویژگی های شخصیتی یک کارآفرین، نگاهی خواهیم داشت به تلاش های سعیده قدس بنیان گذار موسسه خیریه حمایت از کودکان مبتلا به سرطان، موسوم به محک. این بانوی کارآفرین در سال 2008 میلادی از طرف نشریه وال استریت ژورنال در شمار 50 زن برتر جهان معرفی شد.
ویژگیهای شخصیتی کارآفرین
پیش از پرداختن به زندگی و کارنامه سعیده قدس، بررسی ویژگی های شخصیتی یک کارآفرین خالی از لطف نیست. گرچه نباید از نظر دور داشت که بین صاحب نظران حوزه کارآفرینی تفاوت دیدگاه هایی نسبت به این ویژگی ها وجود دارد و طبعا نویسنده قصد ندارد تا کلیشه ای ارایه کند. با این حال اشاره به برخی از ویژگی های یک کارآفرین می تواند در فهم ابعاد مختلف این مهم، موثر باشد. دکتر نادر سید امیری و مرتضی هندیجانی فرد در کتاب “راه اندازی کسب و کار در ایران” ویژگی های شخصیتی یک کارآفرین را چنین برشمرده اند:
مسئولیتپذیری: کارآفرینان در قبال مخاطراتی که آغاز کردهاند، احساس مسئولیت شخصی دارند. آنها ترجیح میدهند خود کنترل منابعشان را داشته باشند و منابع را جهت دستیابی به اهداف مشخص، مورد استفاده قرار دهند.
ریسکپذیری متعادل: کارآفرینان اهل ریسک پرخطر نیستند، اما اهل ریسک حساب شده هستند. نتایج فعالیتهای آنها ممکن است در بلندمدت مشخص شود یا اهداف آن ها ممکن است در نگاه دیگران غیرممکن به نظر بیاید اما کارآفرینان، موقعیتها را از یک دیدگاه متفاوت میبینند و باور دارند که اهداف آنها واقع بینانه و دست یافتنی است. کار کارآفرین، برنامهریزی و محاسبه ریسک بر پایه دانش بازار است. دستیابی به منابع برای اهداف از پیش تعیین شده، از شروط لازم برای موفقیت است. به عبارت دیگر، کارآفرینان موفق، هیچگاه بیمحابا خطر نمی کنند.
اعتماد به موفقیت: کارآفرینان به موفقیت خود ایمان دارند. آنها نسبت به موفقیت خود، خوشبین هستند. این سطح بالا از خوش بینی میتواند نشان دهد که چرا برخی از موفقترین کارآفرینان، قبل از موفقیت نهایی، غالبا بیش از یک بار شکست خوردهاند.
انرژی بالا: کارآفرینان دارای انرژی بیش تری نسبت به افراد معمولی هستند. این انرژی، میتواند یک عامل حیاتی باشد که سبب تلاش شگفتانگیزی از سوی کارآفرین برای راهاندازی کسب و کار مستقل خود میشود. ساعات طولانی کار و تلاش خستگیناپذیر، برای آنها یک قانون است.
آینده نگری: کارآفرینان احساس و تعریفی درست از جستجوی فرصت ها دارند. آنها پیش رو را نگاه میکنند و کمتر نگران آنچه دیروز انجام دادهاند، هستند. آنها مایل به بازگشت به گذشته و خوشحالی به سبب موفقیتهایشان نیستند. کارآفرینان واقعی بر آینده تمرکز میکنند. کارآفرینان، جایی که بیشتر مردم فقط مشکلات و غیرممکنها را میبینند، پتانسیلها را میبینند و سرانجام، افکارشان تبدیل به موفقیتهای بزرگ برای آنها میشود. در حالی که مدیران درباره منابع در دسترس نگران هستند، کارآفرینان، علاقه مند به کشف و سرمایهگذاری در فرصتها هستند.
مهارت در سازماندهی: کارآفرینان میدانند که چطور افراد را جهت انجام فعالیت ها کنار هم قرار دهند. ترکیب اثربخش افراد و مشاغل، کارآفرینان را قادر میسازد که چشماندازشان را به واقعیت تبدیل کنند.
بررسی این صفات نشان می دهد کارآفرینی یک راز نیست، یک انضباط عملی است. کارآفرینی یک موهبت ژنتیکی نیست، بلکه مهارتی است که اغلب مردم میتوانند بیاموزند. در نتیجه لزومی ندارد که شما یک شخص اسطورهای باشید.[1]
با این حال ضروری است که نگاه عمومی جامعه نسبت به مفهوم کار، امر اقتصادی، زندگی اجتماعی، مسئولیت پذیری، هویت فردی، خلاقیت و … دچار تحول بنیادین گردد. در جامعه ایران نگاه عمومی بر نقش آفرینی دولت متکی است و معتقد است دولت یا نظام سیاسی می بایست به مانند پدری دلسوز همه مشکلات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و … را مرتفع کند.
همین نگرش عمومی به پدید آمدن دولت های فراگیر در کشورمان انجامیده است. به این ترتیب تسلط دولت یا دستگاه قدرت بر همه امور جامعه، خلاقیت و رقابت را از سطح جامعه ربوده است. جامعه کمتر در خود نیاز به رقابت میبیند و بیشتر دانشجویان و فارغ التحصیلان جامعه تنها به دنبال یافتن یک کار ثابت و بدون دردسر در سازمانی دولتی یا مانند آن هستند.
با این حال معدود کسانی مخاطره تغییر اجتماعی را بر عافیت طلبی و محافظه کاری کارمندی، آن هم برای دولت، ترجیح داده و گام به میدان پر دست انداز و مخاطره کارآفرینی می گذارند. یکی از برجسته ترین و شناخته شده ترین این افراد سعیده قدس بنیان گذار محک است.

سعیده قدس از کودکی تا تاسیس محک
وی در سال 1330 در منطقه شمیران واقع در شهر تهران به دنیا آمد. سعیده قدس دارای 4 خواهر و برادر است. پدرش مدیر مدرسه و مادر ایشان خانه دار بودند. وی در دانشگاه تهران در رشته ی کارشناسی جغرافیا با گرایش سیاسی قبول شد و پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه، در اداره دخانیات به عنوان کارشناس برنامه و بودجه شروع به فعالیت کرد.
در این زمان در آزمون کارشناسی ارشد پذیرفته می شود و در رشته جامعه شناسی شهری در سازمان برنامه و بودجه ادامه تحصیل می دهد. پس از گذشت چند سال در وزارت صنایع و معادن به عنوان کارشناس روابط بین الملل مشغول به کار می شود. سعیده قدس به واسطه شغل همسرش مدتی در پاکستان و آلمان اقامت داشت.
به دلیل تنهایی و اصرار پسر کوچکش مهباد، صاحب فرزند دیگری شدند. تولد کیانا موجب شد که از کارش استعفا دهد، زیرا احساس می کرد با وجود دو فرزند نمی تواند هم در شغلش باقی بماند و هم به خوبی به تربیت و رسیدگی به فرزندانش بپردازد. استعفا و کناره گیری از شغل و مناصب اجتماعی اش گواهی بر این مدعا است که همواره کودکان اولویت زندگی وی بوده اند. د
ر آستانه تولد دو سالگی دخترش کیانا، آرامش زندگی وی دچار تلاطم عظیمی گشت. کودکش یک تومور سرطانی در کلیه داشت. طولانی بودن روند درمان، او را در بیمارستان ها سرگردان می کند. در این زمان با خانواده هایی آشنا می شود که علاوه بر درد و رنج کودکشان، بار مالی درمان را هم تحمل می کنند و از این بابت بسیار در مضیقه اند.
من چون آلمان زندگی کردم خیلی وقت ها برای تکمیل آزمایش ها به آلمان می رفتیم و در آلمان بود که با انجمنی آشنا شدم که برای حمایت از پدر و مادرهایی که بچه های مبتلا به سرطان دارند تشکیل شده و به نظرم کاملا جای چنین انجمنی در ایران خالی بود. آن موقع 10 سال از تاسیس این انجمن می گذشت.
اتفاقا افراد آن انجمن سال گذشته برای بازدید از محک آمده بودند که اصلا باورشان نمی شد یک چنین مجموعه ای شکل گرفته باشد. آن ها در حد همان انجمن مانده اند چون نیازی ندارند بزرگتر شوند. بیمارستان های آلمان از لحاظ امکانات بسیار پیشرفته اند و چنین خلاء بزرگی که در اینجا احساس می شد ، در آن جا وجود ندارد.
در ایران به خاطر تفاوت های فرهنگی و زبان و قومیت های مختلفی که وجود دارد ، برای انجام چنین ایده هایی باید با انواع و اقسام مشکلات روبرو شد و هزینه و وقت و انرژی بیشتری می طلبد اما در آلمان روش زندگی در اقصی نقاطش تفاوت چندانی با هم ندارد.
آن جا نیازشان این بود که از مشکلاتشان حرف بزنند و تبادل اطلاعات کنند اما اینجا بیشتر دغدغه هایشان مالی است. این که کرایه برگشتشان به شهر یا روستا را از کجا تامین کنند؟ یا می خواستند مطمئن شوند که سرمایه گذاری که کردند برای درمان فرزندشان جواب می دهد یا نه؟
یا این که یکی از کادر پزشکی با آن ها حرف بزند و خاطر جمع شان کند. دغدغه هایشان کاملا فرق می کرد. این بود که با صحبت هایی که با پزشک معالج کیانا داشتم و با افراد دیگری که دست اندر کار این ماجرا بودند به این نتیجه رسیدم که این قضیه ابعادش در ایران فرق می کند و هزینه های درمان حرف اول را می زند و باید به فکر تاسیس یک کار زیربنایی بود که به نوعی خیّرین را درگیر کند.[2]
این عوامل پس از طی دوره درمان فرزندش، زمینه ی تاسیس موسسه خیریه حمایت از کودکان مبتلا به سرطان با نام اختصاری محک در سال 1370 شد. این موسسه یک سازمان مردم نهاد غیردولتی است که تمامی بودجه آن از بدو تاسیس به وسیله مردم عادی و خیرین فراهم گشته است.
برگزاری بازارها، توزیع قلک و عضویت در جمع یاوران محک از روشهای جلب کمک های مردمی در این موسسه بوده است. محک در طول این سال ها 18 هزاران کودک سرطانی را تحت پوشش خود قرار داده است.[3] امروزه محک تنها یک موسسه خیریه داخلی نیست، بلکه یک نهاد بین المللی است. که علاوه بر عضویت در سازمانهای بینالمللی، توانسته است به مقام مشورتی شورای اقتصادی_اجتماعی و فرهنگی سازمان ملل متحد دست یابد.
در حالی که بسیاری از مردم و به تبع آن شرکت ها و نهادهای برآمده از فرهنگ عمومی، عدم همیاری دولتی و مشکلات مالی را مهم ترین مشکل خود نام می برند، سعیده قدس در اولین قدم دولت را کنار می گذارد:
“به دولت غر نزنیم و منتظر نباشیم به در خانه بیاورند. این فرهنگ خواست جمعی است. اولین قدم درک این حقیقت است که برای فرد منفرد در تمام جوامع همیشه محدودیت هست، حضور در جمع است که میتواند راهگشا باشد. اینکه هر فرد میتواند برای کمک به دیگران و بازکردن گره از کار آن ها دستی باشد و برای تعداد زیادی مفید واقع شود. ما با این فرهنگ که منتظر اقدامی از سوی دیگران نباشیم، شروع کردیم.”
پانویس ها
[1]– سیدامیری نادر، هندیجانی فرد مرتضی، راه اندازی کسب و کار در ایران، 1394، تهران، نشر ترمه، صص 7 و 8.
[2]– با سعیده قدس بنیانگذار محک که آلبوم خانوادگی اش پر از لبخند کودکان سرطانی ست www.khabaronline.ir
[3]– مصاحبه فاینانشیال تایمز با بنیانگذار محک www. mahak-charity.org