تفاوت دو نسل
نگاهی به کتاب پدران و پسران اثر ایوان تورگنیف



اختلاف دیدگاه میان نسلها که اصطلاحا به آن شکاف نسلی میگویند موضوعی است که همواره در طول تاریخ و در میان جوامع بشری در ارتباط با باورها، ارزشها و هنجارها وجود داشته است؛ به گونهای که هر نسل معتقد است نسلهای پیشین دست کم”گاهی” از عقاید و دیدگاههای اشتباه پیروی میکنند و افکار نسل بعد نیز برایشان غیرمعقول و غیرقابل درک است. تعارض میان نسلها اغلب میتواند همراه با تغییرات مختلفی از جمله تحولات فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و مذهبی در جامعه همراه باشد.
ایوان تورگنیف[1] در سال 1862 کتابی تحت عنوان “پدران و پسران”[2] نوشت تا شکاف میان دو نسل لیبرال و نهیلیست آن دهه را در قالب داستانی توصیف کند. در این کتاب علاوه بر این که مانند دیگر آثار تورگنیف توصیف زیباییهای طبیعت، احساسات و هنجارهای اخلاقی حاکم بر جامعه آن زمان روسیه به چشم میخورد، شاهد پرداختن به موضوعات و توضیحاتی در باب مسائل فلسفی مختلفی نیز هستیم. داستان از جایی آغاز میشود که نیکلای پترویچ ثروتمند در ملک روستاییاش منتظر بازگشت پسرش آرکادی از پترزبورگ است. آرکادی که پس از پایان تحصیلش در دانشگاه تصمیم به بازگشت نزد پدر میگیرد، از دوست خود بازاروف که پزشک و از نظر اعتقادی پوچگرا است و همه چیز را زیر سوال میبرد، دعوت میکند تا با او مدتی را دور از پترزبورگ و در روستایشان مهمانشان باشد.
بازاروف در واقع شخصیت اصلی کتاب است که تورگنیف آن را خلق کرد تا نهیلیسم را به واسطه او توصیف کند و همچنین نشان دهد چگونه ممکن است گاهی برای کسی که چیزی در این دنیا برایش اهمیتی ندارد مسئلهای مانند مسئله عشق رخ دهد و فکرش را درگیر کند. در واقع علت اصلی علاقه و دوستی آرکادی با بازاروف، دیدگاهها و عقایدی است که بازاروف به زندگی دارد و همین پیرو عقاید بازاروف بودن، نیکلای را از بابت آرکادی مضطرب و نگران میکند. زمانی که آنها به ملک پدری آرکادی میرسند، پاول پترویچ برادر نیکلای که فردی نظامی و بسیار متعصب بر باورها و اعتقادات خود است مدتی است مهمان آنهاست و این تقابل عقایدی است که تورگنیف در نظر گرفته است؛ یعنی تقابل پدران سنتگرا که نماد نسل گذشتهاند با پسران که در قید و بند سنتها نیستند و طرفدار دگرگونیها اساسی در جامعه و علاقمند به فرهنگ تازه برخواسته از غرب اند.
پاول پترویچ گفت: “بفرما، این هم جوانهای امروزی! آنها وارثان ما خواهند بود! نیکلای پترویچ با صدای غمگینی تکرار کرد: وارثان! برادر، میدانی یاد چه چیز افتادم؟ یک بار با مادر مرحوممان دعوایم شد. او فریاد میزد و نمیخواست کلمهای از حرفهای مرا بشنود… در آخر به او گفتم: شما مرا نمیفهمید. ما به نسل دیگری تعلق داریم. او خیلی ناراحت شد. اما من با خودم فکر کردم که در مورد ناراحتی او کاری از دستم برنمیآید. حقیقت تلخ است اما نمیشود از آن فرار کرد. حالا نوبت ما است، حالا وارثانمان میتوانند بگویند شما از نسل ما نیستید، این حقیقت تلخ را بپذیرید.”[3]
کتاب پدران و پسران در زمان انتشار واکنشهای بسیاری را برانگیخت و مورد توجه بسیاری از منتقدان قرار گرفت به گونهای که به عقیده آنها این کتاب یکی از مهمترین آثار تورگنیف و ادبیات کلاسیک روسیه است. همچنین این کتاب سبب رواج اصطلاح نهیلیسم شد و پس از آن به طور گستردهای در روسیه مورد استفاده قرار گرفت. بر همین اساس روزنامه گاردین آن را در فهرست 1000 کتابی که باید پیش از مرگ خوانده شود آورده است.[4] از این کتاب فیلمها و نمایشنامهها مختلفی نیز اقتباس شده است.
پانوشت
[1]– ایوان سرگئییویچ تورگنیف (Ivan Sergeyevich Turgenev) / ۱۸۱۸-۱۸۸۳م
[2]– پدران و پسران، ایوان تورگنیف، ترجمه الهام ربیعی، نشر فرمهر، تهران، چاپ اول 1396
۴- پدران و پسران، ایوان تورگنیف، ترجمه الهام ربیعی، نشر فرمهر، تهران، چاپ اول 1396، صفحه ۱۴۰
[4]– 1000 novels everyone must read: the definitive list www.theguardian.com